سازی به صدایی رسا
از فروجا ناگاههای ماندگار
دلنشین و خوشگوار به زانو نشسته است
به سوگِهای بسته پردهای برگرفته همآواز تاری لب گشوده
به چنگی گرم مینوازد به سیمی نخی تاری تنیده باز
گرفته دَم، جیغ کشان به مضرابِ کوک ناز خود
گوشه خوانِ گاه و بیگاه بیترانگی است!
و صدایی سرد و نرم
میکشاندم از سایهام به سیاهیام بالاتر
و بی صدا
نوایی تازه در حنجرهام قاب شد!
غلطیده در چهارگاه بیمضرابی ناوقتام
شبیه بندکهای شش و هشت مخ به مخام
به خانهگاه خالیام زل و میخ!
چه در کشاکش ناهماهنگ سیمپارههای هاج و واجم چه میدانم
در این ناکوکِ ناراست ناروا
از گام و کلامام، از روی پرده نمایش نظرم
تلخکی نامشروع میبرم به بیگمانی کپک زدهام!
از دفتر در دست چاپ(یک تکه صدا)
کوک ,تاری ,صدایی ,واجم ,هاج ,سیمپارههای ,در کشاکش ,کشاکش ناهماهنگ ,چه در ,میخ چه ,زل و
درباره این سایت